مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت
خوب میدانم که "تنهایی" مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت
آنقدر ترسیدم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت
حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت
《 قیصر امین پور 》
مثل ,کس ,قیصر ,مرداب ,غمگینی ,مو ,مثل آن ,مرداب غمگینی ,آن مرداب ,ولی مو ,چشمم، ولی
درباره این سایت